چگونه با تلاش و انگیزه به هدف دلخواه برسید
تصمیم گرفتی عمل کن
شروع کردن به انجام کاری که برای آن تصمیم گرفتی، ممکن است بنظر ساده باشد اما در عمل شروع کردن به کار معمولا برای خیلی ها عذاب آور است. دلایل زیادی ممکن است پشت این موضوع باشد از جمله این موارد می توان به عدم برنامه ریزی درست اشاره کرد که واقعا گیج و سردرگم میشوی چون نمیدانی از کجا باید شروع کنی.
یا یکی دیگر از عوامل شایع بین جوانان که زیاد دیده میشود ترس از شکست خوردن است. جوانانی که فرصتها و منابع محدودی دارند و باید با مسائل مالی، عاطفی، فشارهایی که از جانب خانواده به آنها وارد میشود و ..... را مدیریت کنند و این خود درد برگی است. اما بزرگترین مانع بین شما و آرزوهایتان "عمل نکردن" است.
چنانچه قرار است کاری را انجام دهی،
پس انجامش بده. بین تصمیم به عمل کردن و خود عمل کردن تفاوت زیادی است. انتخاب با توست که فقط در ذهنت آن ایده را پرورش دهی یا سختترین کار ممکن را انجام دهی، یعنی شروع کردن. وقتی کاری را شروع کنی دیگر در مسیر قرار میگیری و مسیر برایت هموار خواهد شد. شروع کردن یکی از سختترین مراحل هر فعالیتی است. طبق تجربه دوستانی که اهل کار و تلاش هستند، افرادی که کارها را به بعد موکول میکنند شانس زیادی در مصاحبههای استخدامی ندارند. صاحبین کسب و کار و مدیران ارشد بدنبال افراد عملگرا هستند. زیاد شنیدهایم از این دست مثلها. بیراه نبوده که اینچنین مثلهایی داریم، نیاکان ما به این علم، با تجربه کردن رسیده بودند که چنانچه منتظر فرصت عالی باشی ممکن است فرصتهای موجود را هم از دست بدهی. پس منتظر فرصت مناسب نباش، کارت را درست انجام بده و نکته مهم همین است. انجام بده
میخواهد مرتب کردن منزل باشد یا درس خواندن، شاید ورزش کردن باشد و ...
بطور مثال من یک ماه قبل "چالش هفتاد و پنج روز سخت" را شروع کردم، این چالش به اینصورت است که باید پنج مورد را به مدت هفتاد و پنچ روز بدون استراحت انجام دهی
۱. روز ۲ لیتر آب بنوش
۲. روزی ۱۰ صفحه کتاب بخوان
۳. روزی ۲ پارت ورزش کن
۴. مواد، دخانیات و مشروبات الکلی ممنوع
۵. پیروی از یک رژیم غذایی سالم
نکته اصلی اینجاست که چنانچه شما یکی از این موارد را رعایت نکنید باید به عقب برگردید و از روز اول شروع کنید.
خب مشخصا برای استارت باید صبر میکردم تا شرایط مناسب برای انجام دادن تمام آیتمها محیا شود که در اینصورت هنوز هیچ کار مثبتی انجام نداده بودم. اما من منتظر نماندم و شروع کردم، اکنون پس از گذشت تقریبا ۳۰روز، همچنان در روز اول چالش هستم با این تفاوت که در حال حاضر یک کتاب در زمینه کارآفرینی را تمام کردهام و کتاب دوم را شروع کردم، روزی ۴لیتر آب مینوشم و اکنون پوستم شادابتر است. در این مدت از دخانیات دور بودهام و دیگر در حین راه رفتن نفس کم نمیآورم. در حال برنامه ریزی برای ورزش و رژیم غذایی مناسب هستم. شروع کردم و نسبت به قبل انسان بهتری شدم، حالا تصور کنید همچنان منتظر شرایط ایدهآل برای شروع میبودم، تغییری نداشتم و چه بسا پسرفت هم میکردم.
شروع کن تا ببینی ادامه دادن خیلی راحتتر از آن چیزی است که فکرش را میکردی. به شخصه علاقه وافری به خواندن کتاب دارم اما همیشه دل کندن از گوشی و چسبیدن به کتاب برایم سخت است. اما آیا من تحت سلطه گوشی قرار دارم، قاعدتا نه. چه اتفاقی میافتد؟؟؟
گوشی را سایلنت میکنم و سخت ترین کار ممکن را انجام میدهم یعنی کتاب را برمیدارم. از اینجا به بعد دیگر راحت است، خط اول، پاراگراف اول، صفحه اول و زمانی که به خودم میآیم میبینم زمان قابل قبولی را به کتاب خواندن اختصاص دادهام. درست مثل دوش آبسرد است. اگر بخواهی آرام آرام شروع کنی شاید اصلا دوش نگیری. به یکباره باید به زیر آب سرد بروی تا حس خوب سرزندگی را تجربه کنی.
میخواهم در مورد یک گفت وگوی دوستانه که چند سال پیش با یکی از دوستان داشتم و مهمترین بخش صحبتهایش کمی بنویسم. از جناب دکتر خواستم در مورد خاطرات و تجربیاتش برایم بگوید. از سختی های دوران تحصیل گفت، از بی پولی های بعد تحصیل و ...
اما مهمترین بخش صحبتهایش را هرگز فراموش نمیکنم. ایشان که مالک یک ساختمان پر از مستاجرهای بدپرداخت بود به ناگاه ایده ای به ذهنش خطور کرد. با پایان مدت اجاره ها آنها را بازسازی کرد و اکنون مالک یکی از بهترین "هتل آپارتمان" های شهر است. کیفیت سوییت ها کم از اتاق های هتل ندارند و با قیمت مناسبی در اختیار مهمانان قرار می دهد.
فقط یک ایده بود که تبدیل به یک کسب و کار موفق شد. دکتر ایده اش را پرورش داد و به آن جامه عمل پوشاند. شما میخواهید چه کنید؟؟؟
آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم
احساس سوختن به تماشا نمیشود.
از تجارب و ایده هایی که هرگز عملی نشدند بگویید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.